کوچک معمار بزرک:
بزرگترین مرجع مقالات ، پروژه ها و هر آنچه که از معماری باید بدانیم در صورت نیاز به هرگونه پروژه و یا مقاله در رابطه با معماری از طریق ارسال نظرات و یا شماره تلفن 09334399472 با ما در ارتباط باشید
بازدید : 3217
نویسنده : امین آرائی

[تصویر: Safe6343448768481.jpg]

روستای ایستا واقع در شهرستان طالقان شاید مرموزترین روستای ایران باشد، روستایی در خاک البرز که مردمانش در زمان توقف کرده اند.


به گزارش جهان به نقل ازمهر: شاید باور آن برای انسان كمی سخت باشد كه گروهی از مردمان هستند در همین نزدیكی، در كنار شهرهای ما، كه در زمان متوقف شده اند، ایشان دیگر نمی دوند، ایشان ایستاده اند...

جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند
گروهی از مردمان ایران زمین در روستایی در منطقه طالقان ساكن هستند كه بر تقلید از میرزا صادق مجتهد تبریزی (از علمای دوران مشروطیت) باقی مانده اند و با تبعیت از ایشان روستایی سنتی و ایستا را در این منطقه سامان داده اند. این مردمان بر زندگی دویست سال پیش ایرانیان توقف كرده اند، ایشان شناسنامه ندارند(جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند)، از امكانات رفاهی جدید مانند آب لوله كشی ، گاز، برق ، تلفن، مطبوعات و رسانه و رادیو وتلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و یارانه استفاده نمی كنند.

اهالی روستای ایستا واقع در شرق طالقان كه اصالتا تبریزی هستند، تاكید می‌كنند كه آخرالزمان فرا رسیده است. اوقات شرعی نماز را با شاخصه‌های خود استخراج كرده و آغاز و پایان ماه مبارك رمضان را نیز با رویت خویش تعیین می‌كنند، به رویای صادقانه معتقدند، آنان به شدت منتظر ظهور امام مهدی ‌(عج) هستند. فرزندان بعد از رسیدن به سن تكلیف مختارند كه با آنان زندگی كنند یا به شهر تبریز بازگردند، كودكان آن روستا به سبك سنتی و مكتب خانه‌ای با فراگیری دروسی همانند واجبات و محرمات فقهی، خوشنویسی و اصول عقاید سواددار می‌شوند. ساعت مچی و دیواری در محل زندگی «اهل توقف» وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانه‌های آنان به كار نرفته است.

رسول جعفریان در خصوص مجتهد تبریزی چنین گفته است: «آقا مجتهد تبریزی معتقد بود مشروطه مجالی برای روشنفكران و متجددان بود تا اندیشه های خود را رواج دهند. میرزا صادق مجتهد تبریزی به این باور بود كه مشروطه از اساس، مشروعه شدنی نیست و انطباق و سنخیتی با سنت و دین ندارد... اگر برخی قوانین اسلامی در یك نظام غیر اسلامی تصویب و اجرا شود و برخی امور سلطنت مطابق قانون شرع باشد حكومت اسلامی ایجاد نمی شود. باید اساس و ماهیت یك حكومت اسلامی شود.» مردمان پیرو این مجتهد از هر نوع مظاهر تمدن دوری می كنند و از سازه های تكنولوژی امروز گریزانند. در روشنایی فانوس، شب را می گذرانند و با اسب و قاطر سفر می كنند.

[تصویر: 16778_NWUOTMS6_pic.jpg]

حسین عسگری نویسنده كتابی در خصوص این روستا در یادداشتی چنین می گوید: « از هشتگرد راه افتادیم ... از حسن اتفاق در همین لحظه چند جوان به همراهی مرد میان سالی از خانه ای در انتهای كوچه مقابل ما بیرون آمدند. جوانان مرد را حلقه وار در میان گرفته پیش می آمدند، دوست ما به یك چشم بهمزدنی از ماشین پیاده شده خود را به او رساند و شروع به احوالپرسی كرد. سپس شادمانه به ما اشاره كرد كه نزدیك شویم. آقای ضیایی(بزرگ اهالی روستا) با خوشرویی ما را به داخل خانه اش دعوت كرد. از در بزرگ چوبی وارد خانه شدیم. حیاط خانه هیچ فضاسازی نداشت. از جوی خاكی كه حیاط را از باغچه مقابل آن جدا می كرد، آب گل آلودی جاری بود. معماری خانه تلفیقی از معماری كویری و نقاط سردسیری بود. سه اتاق بزرگ در یك ردیف ساخته شده ورودیه آنها داخل ایوان كوچكی بود كه در وسط قرار داشت. اتاق میانی در و پنجره ای به سبك ارسی های قدیم داشت.

آقای ضیایی ما را به یكی از اتاق ها هدایت كرد. اتاق نیز هیچ آرایه ای نداشت. همه چیز به صدسال پیش مانند بود. كف اتاق با حصیر فرش شده و دیوارها اندود خاك و گچ داشت (البته نه گچ كارخانه ای). تنها وسیله زندگی موجود در اتاق یك بخاری هیزمی دوكاره بود. آقای ضیایی توضیح داد این بخاری را یكی از جوانان مبتكر ساخته است. در كنار آتشدان بخاری محفظه فرمانندی اضافه كرده است كه از آن برای نان پزی استفاده می كنیم. سوخت ما از هیزم است. هیچ وسیله برقی یا گازی به كار نمی بریم. فقط برای روشنایی از نفت استفاده می كنیم زیرا استفاده از پیه سوز برایمان مقدور نیست یعنی روغن آن پیدا نمی شود. نان را از گندمی تهیه می كنیم كه در كشت آن شرایط خاصی رعایت شده است مثلا" بذر آن باید بومی باشد، در زمینی كه اصلاحات ارضی نشده و مالك آن حقیقی است با روش سنتی (گاوآهن) كشت شود، با آب چشمه یا رودخانه و قنات آبیاری كرده و كود حیوانی به آن داده باشند. در یكی از روستاهای طالقان یك كشاورز را پیدا كرده ام كه با این شیوه و شرایط كشاورزی می كند. هر سال بذر بومی به او می دهم و او برای گندم می كارد. خودم این گندم را در آسیاب آبی كه با دست خود ساخته ام آرد می كنم و می دهم نان می پزند. قاتق نانمان نیز بیشتر ماست و لبنیاتی است كه خود به عمل می آوریم. گوشت كم می خوریم و اگر بخوریم باید از حیوان نر باشد. پوشاك و مفرش مورد نیازمان نیز خود تهیه می كنیم یا از صاحب حقیقی آن می خریم. برای خرید لباس ترجیح می دهیم از پارچه های خارجی استفاده كنیم چون در استفاده از هر چیز كه دولت در تهیه آن دخیل است كراهت داریم.

از آقای ضیایی پرسیدم شما در این مورد از چه كسی الهام گرفته و پیروی می كنید. گفت: ما مقلد آیت الله میرزا صادق تبریزی هستیم كه از مجتهدین دوره مشروطیت بوده اند. ما در این تقلید بنا را بر توقف گذاشته ایم. چون ایشان حكومت مشروطه را شرعی نمی دانست و آنچه را كه با دولت در ارتباط بود مورد شبهه می دانست. لذا ما هم از همان اصول پیروی می كنیم. زیرا حكومتی كه از طرف مردم انتخاب شود به هر شكلی كه باشد مشروعیت ندارد. پرسیدم چرا توقف دارید مگر ایشان جانشینی برای خود مشخص نكردند؟ گفت: آقای سیدحسین نجفی طباطبایی از شاگردان ایشان بود كه در سال ۱۹۳۹ قمری فوت كردند. تا زمان حیات دویست خانوار از مقلدین آیت الله میرزا صادق از ایشان دستور می گرفتند. هر هفته در یك خانه مجمع داشتیم و در حضور خودشان جلسه تشكیل می دادیم و مسائل و مشكلات خود را حل و فصل می كردیم. بعد از فوت ایشان عده ای از مقلدین از پسرشان آقا سیدجواد كه از بهره علمی كافی برخوردار نبود تقلید كردند ولی حدود ۱۳ تا ۱۴ خانوار كه ما نیز از آن جمله هستیم ایشان را نپذیرفتند. چون ممكن بود اختلافی پیش آید در سال ۱۳۶۶ شمسی ما ۱۳ خانوار از تبریز كوچ كردیم. اول به تنكابن رفتیم و چون در آنجا دچار مشكلاتی شدیم در سال ۱۳۶۹ به طالقان آمدیم و در اینجا سكونت اختیار كردیم. طالقان را به این دلیل انتخاب كردیم كه در اخبار معصومین احادیثی راجع به طالقان وجود دارد به این مضمون كه برخی از یاران امام زمان در اینجا به امام می پیوندند. به علاوه، پیش از این سفرهای زیادی به طالقان داشتیم و با این منطقه آشنا بودیم. اول در نظر داشتیم كه در اورازان كه مردم آن بیشتر سید و عابد و پاكدامن هستند اقامت كنیم ولی چون دور از شهر بود پس از جستجوی زیاد اینجا را كه هم كنار رودخانه بود و به آب دسترسی داشتیم و هم به شهر نزدیك است مناسبتر یافتیم. مدتی در كنار رودخانه چادر زدیم و بعد زمین آن را از صاحبش خریداری كرده و خانه ساختیم.

پرسیدم آیا در همه احكام شرعی بنا را بر توقف گذاشته اید؟ گفت: طبق رساله ایشان عمل می كنیم در هر مورد كه حكم آن را ندانیم متوقف می شویم مثلا"، چون الان در مورد ازدواج جوانان نمی دانیم حكم چیست جوانان را از ازدواج منع كرده ایم. حتی برای بچه ها شناسنامه نمی گیریم. در بیرون از این محله به جستجوی كار نمی رویم. فقط به كارهایی كه زمینه آن در اینجا فراهم است مثل زراعت و دامداری در سطح خیلی محدود یا آهنگری و نجاری و بنایی در حد نیاز خودمان می پردازیم. مخارج زندگی خود را بیشتر از طریق فروش املاكی كه در تبریز داریم تامین می كنیم. آخرین سئوال این بود كه این وضع با این كیفیت چگونه و تا كی ادامه خواهد یافت و ایشان پاسخ دادند: زمان اكنون آخرالزمان است یعنی آخر آخر الزمان است. آخرالزمان از دوره مشروطیت شروع شد كه مردم در تعیین حكومت دخالت داده شدند.

اخباری وجود دارد كه بالای شهر ری زیر كوه سیاه اختلافی بین دو فرقه عجم پیدا شده دامنه آن گسترده و جهانی می شود. در اخبار است كه حكومت باید به هر صنفی برسد كه وقت ظهور كسی مدعی نباشد اگر حاكم شده بود عدالت را اجرا می كرد و حالا آن دوره است. لذا برای مسایل روز به اخبار آخرالزمان رجوع می كنیم. چكیده این اخبار برخلاف سلیقه اهل زمان است.»


:: موضوعات مرتبط: معماری روستا , ,
:: برچسب‌ها: معماری , معماری روستا ,



روستا
نوشته شده در دو شنبه 26 دی 1390
بازدید : 4319
نویسنده : امین آرائی

وستا جزء دروسی است که برای دانشجو از حیث چگونگی کار و تحقیق معمولا سئوال برانگیز است !
این متن شامل یک سری برنامه ی منظم است که اگر با این برنامه قدم به قدم پیش روید به نتیجه ی خوبی خواهید رسید ؛

تقسیم بندی مراحل کار در پست های بعدی بیان می شود
ناگفته نمونه من خودم در مورد روستا خیلی سوال داشتم
اینکه تو این درس قراره چیکار کنیم
این بخش توسط یکی از دوستام نوشته شده و من ویرایشش کردم

به ادامه مطلب مراجعه نمائید


:: موضوعات مرتبط: معماری روستا , ,
:: برچسب‌ها: معماری , معماری روستا ,



ویژگی های عام معماری روستایی
نوشته شده در دو شنبه 26 دی 1390
بازدید : 1270
نویسنده : امین آرائی

معماری سنتی روستایی از سنت های عامیانه ای سرچشمه می گیرد که در بطن یک ملت و فرهنگ به طور ناخودآگاه وجود دارد. همچنین بیانگر آمال و آرزوهای آنها می باشد. معماری ساده روستایی در رابطه با زندگی و در قالب این سنت های ادراکی از جهان با یک نگاه آغازین است.

معماری سنتی روستایی ایران مجموعه ای بسیار متنوع است. بررسی علل و ریشه های این گوناگونی مستلزم مطالعات وسیع می باشد. این نوع از معماری مجموعه ی متنوعی از ابنیه و سکونت گاه ها را در بر می گیرد که سرزمین ایران با توجه به تنوع جغرافیایی، اقلیمی و گوناگونی فرهنگی در هر روستا ریخت ویژه ای دارد. گاهی خانه ها پراکنده و جدای از یکدیگر، گاه به هم تنیده می باشند. بام خانه ها نیز در جایی تیرپوش، در جای دیگر شیب دار و در بعضی مناطق دیگر گنبدی شکل و منحنی است.در مطالب زیر به بررسی اصولی می پردازیم که در معماری غالب روستاهای ایران قابل مشاهده است؛ این اصول می توانند از نظر کمی و کیفی در تامل دیگری گسترش یابند.

استفاده از مصالح بوم آورد
برای برپا کردن ساختمان در هر جا اصل بر این است که از مواد و مصالح ساختمانی که در طبیعت اطراف به وفور یافت می شود، استفاده گردد. در کنار هور و مرداب از نی و بردی، در حاشیه جنگل از چوب، در بیابانها از گل و در کوهستانها از سنگ بهره گیری می شود.

نقش فعال خانواده در ساختمان سازی
در روستاها، خانه ها اغلب به دست اعضای خانواده ساخته می شود. گاهی اوقات همسایه ها و خویشاوندان نیز موقتا به همکاری خوانده می شوند و دست به دست یکدیگر می دهند تا خانه را برپا کنند. اما اگر اجرای کار پیچیده باشد، برای اجرای قسمتی از ساختمان، مثلا پوشش ضربی اتاق ها از استادکار کمک گرفته می شود.

شناخت خواص مواد و مصالح ساختمانی
این ویژگی پشتوانه نقش مثبت و استقلال نسبی روستاییان در ساختمان سازی دهات است. مشاهدات و بررسی های مکرر، نشان می دهد که روستاییان در مورد قابلیت مواد بومی شناخت دقیقی دارند. بریدن نی از مرداب زمان خاصی دارد و کاربرد آن در بنا نیز چنین است. معرفت روستاییان از طریق انباشت تجربه نسل های متعدد به ابعاد و اندازه های مناسب برای اجزای ساختمان نیز تسری یافته است. فاصله تیرهای سقف با یکدیگر و رابطه آن با قطر تیر چوبی، کلفتی دیوار، جرز و امثال آن نیز در زمره آگاهی روستاییان از خواص مصالح است. وجه دیگر این شناخت کاربرد به جای هر مصالح در بنا می باشد. سنگ را در مجاورت زمین، گل را در جای خشک، کاه را به عنوان عنصر کششی مخلوط با گل و امثال آن به کار می برند.

سهولت تعمیر و نگهداری
تعمیر یا تعویض کاهگل بام، کولش بام شیب دار و یا تعمیر قسمت های فرسوده دیوار گلی که در مجاورت رطوبت سطحی قرار دارد و از رطوبت بالارونده صدمه دیده است، به سهولت انجام می شود. با استفاده از قدری گل یا کاهگل نه تنها مواد و مصالح لازم برای تعمیر بنا در دسترس است، بلکه کار تعمیر نیز توسط اعضا خانواده و یا افراد بومی به سهولت انجام می گیرد.

سرپناه ارزان
وقتی مصالح ساختمان بومی بوده و نیروی کار سازنده ساختمان نیز افراد خانواده و همسایگان باشد، ارزان تمام شدن ساختمان نتیجه منطقی آن است. خیلی از مواقع در و پنجره را به ناچار از کارگاه مربوطه در خارج یا داخل ده خریداری می کنند.

سادگی و پرهیز از بیهودگی
اگر چه روستاها نیز در معرض هجوم نقشه های اصطلاحا شهری که مطابقتی با زندگی سنتی روستایی ندارند، قرار گرفته اند؛ ولی اساسا خانه روستایی ساده است. این سادگی در طرح خانه و ترکیب فضاهای خانه وجود دارد. شکل کلی خانه ی روستایی همانند طبیعت اطراف آن ساده است. هر چند در یک جا منظور از خانه چند اطاق جدای از هم می باشد، مانند خوزستان و در جای دیگر مجموعه ی فضاها به یکدیگر چسبیده اند و دسترسی از درون دارند، مثل روستاهای خدابنده و زنجان .

مردم واری (تناسبات انسانی)
اندازه فضا در خانه های روستایی متناسب با ابعاد انسانی است. انعطاف انسان روستایی زیاد است. به همین خاطر ممکن است پله های ظاهرا غیرمتعارف شهر، در ده نیز دیده شود یا ارتفاع در طویله برای صاحب خانه کوتاه باشد و برای هر بار ورود به آن ناچار به دولا شدن باشد. اجزاء خانه مثل پلکان، ایوان، تنورخانه و غیره فقط در حداقل اندازه لازم با کارکرد خود شکل می گیرند که از تکلف، افزونی ابعاد، اندازه ها و تلقین ابهت کاذب خودداری می شود.

انعطاف پذیری و خلاقیت
در خیلی از روستاها، واحدهای ساختمانی یا خانه ها ضمن داشتن مشابهت های زیاد شبیه به هم نیستند. فرق خانه ها گاه در موقعیت زمین و یا اندازه آن است. گاهی شکل زمین ها،گاه شیب و ناهمواری های آنها متفاوت می باشد. معماری روستا به گونه ای است که به راحتی خود را با این شرایط ویژه همساز می کند. قابلیت انعطاف پذیری تنها در فرم ها و اشکال نیست، بلکه در نحوه ترکیب فضاها، اندازه، هندسه و… حضور پیدا می کند. راه یابی برای موارد خاص، یافتن پاسخ برای نیازهای خانواده در شرایط ویژه در تمامی سطوح و مراحل از فراهم آوردن مصالح تا آماده سازی آن تا طرح و ساخت بنا همگی گویای میزان بالای خلاقیت است.

زیبایی فطری
اگر ادعا کنیم که در نگاه بیننده منظر همه روستاها یا همه چشم اندازهای آن ها زیبا است، سخن به گزاف گفته نشده است. در جاهایی کار طرح و ساخت روستا از چنین ویژگی هایی برخوردار است، بیننده خارجی را که عوام باشند یا متخصص به تحسین وا می دارد. چمثل ابیانه و ماسوله. دلیلی ندارد آن دستی که با زدن هزاران گره طرحی رنگین را به صورت فرش و گلیم می بافد، در برخورد با فضا و پدیده سه بعدی معماری وابماند. سلیقه، ذوق فطری و ناآلوده روستایی در بسیاری از مواقع در معماری بومی و سنتی دهات ایران تجلی می یابد.

هندسه در معماری
غالبا انتظار نمی رود که معماری به ظاهر نا بسامان دهات دارای هندسه خاصی باشد. باید اذعان کنیم که این وجه از معماری روستایی ایران نیاز به تامل بیشتری دارد. با این حال بعضی نشانه ها در دست است که نوعی هندسه در معماری خانه روستایی یا دیگر بناهای آن رعایت می شود. مدولاسیون که در شمال به گونه ای است و گاه به “تبردم” از آن تعبیر می گردد و با آنچه در ناحیه بیابانی است، متفاوت می باشد. در بررسی نمونه های جمع آوری شده از روستاهای مختلف شهرستان صومعه سرا، به وجود یک تناسب هندسی جالب در پلان و حتی در نماهای ساختمان ها پی برده شد. خصوصا جاذبه ی کار وقتی افزایش می یابد که معلوم شود، تناسب را در بسیاری از نمونه ها می توان ردیابی کرد


:: موضوعات مرتبط: معماری روستا , ,
:: برچسب‌ها: معماری , معماری روستا ,



صفحه قبل 1 صفحه بعد